پاورپوینت هندسه و تناسب در طبیعت و معماری سنتی ایران

این پاورپوینت در مورد هندسه و تناسب در طبیعت و معماری سنتی ایران است و به بررسی ریشه های تاریخی، علمی و معنوی هندسه در هنر معماری می پردازد.

هندسه طبیعت معماری

واژه شناسی هندسه:

واژه شناسی هندسه نشان دهنده پیشینه غنی این علم در زبان ها و فرهنگ های مختلف است. واژه «هندسه» ترجمه فارسی واژه یونانی «ژیومتری» (Geometry) است که از دو بخش «ژئو» به معنای زمین و «متری» به معنای اندازه گیری تشکیل شده و در مجموع به معنای «اندازه گیری زمین» می باشد.

در زبان فارسی، واژه «هندسه» برگرفته از واژه پهلوی «هنداسه» یا «هنداسَک» است که به معنای اندازه یا سنجش بوده است. این واژه از سه بخش «هَن» (هم)، «دا» (دادن، آفرینش، ساختن) و «سَک» (استوار کردن و برپا ساختن) تشکیل شده است. پیشوند «هَن» در زبان پهلوی نقش جمع ساز دارد و «دا» با واژه هایی مانند «دادار» هم ریشه است که به معنای خالق و قانون گذار به کار می رود.

همچنین واژه «اندازه» با واژه هندسه هم ریشه بوده و از همین خانواده زبانی است. از دیگر واژه های مرتبط می توان به «اندام» اشاره کرد که مفهوم پیکربندی و ساختار را در بر دارد. از همین منظر، «مهندس» به معنای کسی است که با تکیه بر اندازه، مقیاس و سنجش به طراحی و ساخت می پردازد؛ واژه ای که در سنت اسلامی نیز از اسماء الهی شمرده شده است (نقره کار، ص141).

این تحلیل واژه شناسانه نشان می دهد که هندسه، تنها یک علم محاسباتی نیست، بلکه ریشه ای عمیق در مفاهیم وجود، نظم، آفرینش و ساختار دارد.

مقدمه

واژه شناسی هندسه به خوبی نشان دهنده جایگاه بنیادین مفاهیم ریاضی همچون هندسه و تناسب در هنرهای تجسمی و معماری است. هندسه و تناسب، نه تنها ابزاری برای نظم دهی به فضا، بلکه عاملی کلیدی در ایجاد زیبایی بصری و هماهنگی میان اجزای اثر هنری با کلیت آن به شمار می روند.

در هنر و معماری سنتی، هندسه پیوندی عمیق با درک کیهانی و انسانی دارد. نسبت های ریاضی و فرم های هندسی در ذهن انسان سنتی آن چنان گسترش می یابند که بازتاب دهنده نظم جهان هستی و تجلی تناظر میان عالم کبیر (جهان) و عالم صغیر (انسان) هستند. این هم خوانی، به ویژه در معماری مقدس، به شکل نمادین در اشتراک میان ابعاد پیکر انسان و ساختار معابد دیده می شود (بمانیان، ص 11).

در ساختار قانون مند هندسه، هر عنصر – از اجزای یک خانه گرفته تا کل یک شهر – جایگاهی مشخص می یابد و از دل کثرت ها، هویتی یگانه برای ورود به نظم هستی پیدا می کند. در چنین نظامی، فضاهای سطحی و حجمی، تابع اصولی دقیق و معنادار هستند (علی آبادی، 1386، ص 68).

معماری دوران های گذشته ایران، نمونه ای درخشان از به کارگیری هدفمند و حساب شده هندسه و تناسبات است. آشنایی با قواعد ریاضی و مهارت در ترسیم های دقیق، نه تنها بخشی از دانش معماری، بلکه وظیفه ای بدیهی برای هر معمار به شمار می رفت (مولوی، 1381، ص 9).

ریاضیات و طبیعت

ریاضیات و طبیعت همواره پیوندی ژرف و بنیادین داشته اند؛ پیوندی که در جهان بینی انسان سنتی به روشنی آشکار است. انسان سنتی، آفرینش را یگانه و واحد می داند و باور دارد که میان او و طبیعت، ساختاری مشترک بر پایه نظم و تناسب وجود دارد؛ نظمی که تنها از طریق ریاضیات قابل سنجش و درک است.

تمامی پدیده های طبیعی و آفریده های انسانی را می توان در قالب هایی دید که از قوانین تناسب، تقارن و هندسه تبعیت می کنند. این دیدگاه نشان می دهد که شکل ها، سطح ها و خطوط، به گونه ای هماهنگ با ساختار درونی طبیعت شکل گرفته اند. این هماهنگی، برخاسته از اصولی بیرون از ذهن انسان است؛ اصولی که مستقل از سلیقه ها و داوری های فردی، زیبایی ای ژرف، پایدار و فراگیر را پدید می آورد (بمانیان، 1381، ص12).

زیبایی در طبیعت، برخاسته از ریاضیات است؛ از نسبت های طلایی، تقارن های دقیق، و هندسه ای که نه تنها در گیاهان و حیوانات بلکه در کهکشان ها و ساختارهای میکروسکوپی نیز نمود دارد. این نظم عددی و هندسی، گواهی است بر وجود زبانی جهانی که طبیعت از طریق آن سخن می گوید؛ زبانی که ریاضیات نام دارد.

هدف بکارگیری هندسه و تناسب

هدف به کارگیری هندسه و تناسب در هنر و معماری، برگرفته از الگو برداری دقیق از طبیعت است؛ طبیعتی که سرشار از نظم، تقارن و نسبت های سنجیده است. بر اساس این نگرش، هر اثری که از قواعد و اندازه های طبیعی فاصله بگیرد، در چشم انسان نازیبا و ناموزون به نظر می رسد.

از همان آغاز تولد، چشم انسان با هندسه ها و تناسب هایی آشنا می شود که در ساختار طبیعی جهان و حتی در بدن خود انسان به کار رفته اند؛ ساختاری که آفریدگار در طراحی جهان هستی لحاظ کرده است. این آشنایی ناخودآگاه، درک ما از زیبایی را تحت تاثیر قرار می دهد و موجب می شود هر چیزی که با این اندازه ها و تناسبات هماهنگ باشد، زیبا و دل نشین تلقی شود (بمانیان، 1381، ص16).

بنابراین، هدف از به کارگیری هندسه و تناسب، ایجاد هماهنگی میان اثر هنری و طبیعت است؛ هماهنگی ای که نه تنها چشم نواز است، بلکه حس تعادل، آرامش و معنا را در بیننده برمی انگیزد. هنر و معماری زمانی به کمال می رسند که بتوانند با تبعیت از این نظم طبیعی، بخشی از زیبایی جهان هستی را بازآفرینی کنند.

معماری طبیعت گرای شکلی

معماری طبیعت گرای شکلی رویکردی است که بر پایه مطالعه ساختارهای طبیعی، به ویژه بدن انسان، به دنبال کشف تناسبات زیباشناختی در طبیعت و بازتاب آن ها در هنر و معماری است. از دوران باستان، نظریه پردازان هنری طبیعت را برخوردار از نظمی متعالی، هندسی و قابل تحلیل می دانستند. در این نگاه، معماری نه تنها الهام گرفته از فرم های طبیعی است، بلکه اصول ریاضی و هندسی حاکم بر آن را نیز به کار می گیرد.

هنرمندان و معماران طبیعت گرا با دقت در اجزای طبیعت و ساختار بدن انسان، تلاش کرده اند تا قواعدی را استخراج کنند که اغلب بر پایه تناسبات زرین (طلایی) استوار است. در این نگرش، مبانی نظری معماری از انسان شناسی و طبیعت شناسی سرچشمه می گیرد، با این تفاوت که تمرکز اصلی بر ساختار کالبدی و هندسی انسان و طبیعت است، نه بر معناهای نمادین یا مفاهیم متافیزیکی (نقره کار، 1381، ص108).

در دوران معاصر، لوکوربوزیه با تالیف کتاب مدولار گامی مهم در ادامه این جریان برداشت. راب کریر این کتاب را “کتاب مقدس هندسه در عصر جدید” می نامد و بیان می کند که لوکوربوزیه با تحلیل دقیق نسبت های طلایی در بدن انسان – مانند محل قرارگیری ناف – تاثیر عمیقی بر درک مدرن از تناسبات گذاشت (کریر، 1380، ص122). با این حال، خود کریر نیز پژوهش های گسترده ای در زمینه تطبیق تناسبات بدن انسان با معماری انجام داده است.

تحلیل های او بر روی برگ ها، گیاهان و جانوران نیز نشان می دهد که او تنها به روابط کالبدی توجه دارد و برخلاف دیدگاه های فراکتالی، به ارتباط جزء و کل از منظر شکلی نمی پردازد. او تناسبات را نه موهبتی الهی می داند و نه تابع سلیقه های بی هدف؛ بلکه بر این باور است که هیچ قانون تناسبی، حتی اگر اصلاح شده باشد، نمی تواند به تنهایی ضامن یک ترکیب موفق در معماری باشد (کریر، ص121).

در برخی تحلیل ها، مانند کارهای دی جورجیو، ساختار بدن انسان با فرم های مقدسی همچون صلیب تلفیق می شود؛ برای مثال، طرح کلیسا بر پایه نسبت های بدن طراحی شده است. همچنین، ارتفاع ستون ها و تناسبات فضایی ساختمان ها به گونه ای تنظیم می شوند که هماهنگ با قامت انسان باشند. راب کریر در تحلیل خود از نمای کلیسای سنت اتین نیز آن را کاملاً منطبق با نظام تناسبات انسانی می داند (نقره کار، 1381، ص110).

ابعاد مختلف هندسه و تناسب

هندسه و تناسب، تنها مفاهیمی فنی و ریاضی نیستند، بلکه دارای ابعاد گوناگون مادی و معنوی هستند که در فرآیند خلق معماری نقش اساسی ایفا می کنند. ابعاد مختلف هندسه و تناسب به خوبی نشان می دهند که چگونه این مفاهیم می توانند هم زمان به زیبایی فیزیکی و عمق معنایی یک فضا معنا ببخشند.

الف) بعد مادی هندسه و تناسبات:

در این بُعد، معماران و هنرمندان با درک درست از عوامل مادی مانند مصالح، شرایط اقلیمی، محاسبات ریاضی، محدودیت های اجرایی و ویژگی های فنی، تلاش می کنند تا تناسباتی معقول و کاربردی را در طراحی خود به کار ببرند. انتخاب آگاهانه این تناسبات، نه تنها به زیبایی بنا، بلکه به عملکرد و هماهنگی آن با محیط پیرامون نیز کمک می کند. در این مسیر، توجه به اندیشه های فرهنگی و اجتماعی مردم در دوره های مختلف، بخش جدایی ناپذیر فرآیند طراحی به شمار می رود.

ب) بعد معنوی هندسه و تناسبات:

در سطحی عمیق تر، هندسه و تناسب می توانند بستری برای ایجاد فضاهایی باشند که موجب رشد، آرامش و تعالی انسان می شوند. معماران در این رویکرد می کوشند تا بناهایی خلق کنند که دعوت کننده به تامل، تدبر و آگاهی باشند، نه فضاهایی مملو از غفلت، ابهام و خیال پردازی صرف. در این منظر، رابطه ای میان شکل و محتوا، و بین بعد کمی و بعد کیفی معماری برقرار می شود؛ مانند رابطه جسم و روح، یا مزرعه و گیاه که یکی بستری برای شکوفایی دیگری است. به همین ترتیب، فرم بنا باید وسیله ای برای تحقق معنای والاتر باشد (بمانیان، 1381، ص18).

هندسه در معماری

هندسه در معماری یکی از ارکان بنیادی در طراحی فضاهای معمارانه به شمار می رود. این دانش، با وجود ماهیت انتزاعی اش، مهم ترین زبانی است که معماران از طریق آن می توانند کیفیت های فضایی، نظم، تعادل و زیبایی را در یک اثر معماری پدید آورند. هر طرح معماری، پیش از هر چیز، با درک و تعریف هندسه آغاز می شود؛ چرا که هندسه چارچوب اصلی شکل دهی به فضا و ساختار بنا را فراهم می کند.

با این حال، نباید به هندسه صرفاً به عنوان بازی ای ذهنی با اشکال نگریست. یکی از ضعف های آشکار در بسیاری از آثار معماری معاصر، فقدان مبانی هندسی دقیق و علمی است. این غفلت باعث شده که فرم ها بدون انسجام مفهومی، صرفاً بر اساس تصادف یا بازی های فرمی شکل بگیرند. در حالی که دلایل شکل گیری فرم ها در طبیعت می تواند راهنمایی ارزشمند برای طراحی هندسی در معماری باشد.

معماری در اصل، سامان دهی فضاست. از روزگاران کهن، معماران برای طراحی و سازمان بخشی به فضا، از علوم مختلف، به ویژه هندسه بهره می گرفته اند. هندسه در معماری دانشی است که به روابط میان شکل ها، ابعاد و اندازه ها می پردازد و با استفاده از آن، فضاهای معنادار و هماهنگ خلق می شوند (بمانیان، 1381، ص71).

معماری ترکیبی از دو بُعد کالبد و فضاست که هر یک ویژگی های کمی و کیفی دارند.

  • ویژگی های کمی: شامل ابعاد، مقیاس و نسبت های عددی.
  • ویژگی های کیفی: شامل هندسه، تناسب و اصول کاربرد هندسه علمی در خلق فضاهای تاثیرگذار و معناگرا.

همان طور که حسین زاده در اثر خود درباره هندسه مقدس در طبیعت و معماری دوران صفویه اشاره می کند، استفاده آگاهانه از هندسه نه تنها موجب سازمان دهی فضایی، بلکه عامل پیوند معماری با جهان هستی و مفاهیم متعالی می شود (حسین زاده، ص4).

هندسه در معماری سنتی ایران

هندسه در معماری سنتی ایران نقش اساسی در خلق نظم، زیبایی و معنا داشته است. معماری ایرانی همواره بر زیبایی و توازن تاکید داشته و هندسه به عنوان ابزاری علمی و دقیق، معماران ایرانی را قادر ساخته است تا تناسبات فضایی را اندازه گیری کرده و نظمی موزون در ساختار بناها ایجاد کنند.

از آنجا که هدف معماری سنتی، تاثیرگذاری بر روح و عقل انسان بود، هندسه به ابزاری قدرتمند در دست معماران ایرانی تبدیل شد تا به وسیله آن، فرم هایی الهام گرفته از طبیعت، گیاهان و جانورانی که در نگاه سنتی مقدس شمرده می شدند، را توسعه و تجلی بخشند.

در معماری تاریخی ایران، تمامی ابعاد بنا—اعم از ارتفاع، طول، عرض و حتی الگوهای هندسی سطحی—در هماهنگی کامل با یکدیگر طراحی می شدند. هیچ جزئی از ترکیب کلی ساختمان از قواعد هندسی جدا نبود. این همبستگی نشان دهنده آن است که هندسه نه صرفاً ابزاری فنی، بلکه زبان مشترک میان معمار و اندیشه های او بوده است؛ پلی میان فرم کالبدی و مفاهیم ذهنی و فلسفی (خوارزمی و افهمی، ۱۳۸۹، ص ۱۰).

به عبارت دیگر، هندسه در معماری سنتی ایران تنها وسیله ای برای سازمان دهی فضا نبود، بلکه بخشی از تجلی مفهوم زیبایی و نظم کیهانی در کالبد معماری به شمار می رفت. استفاده دقیق از تناسبات، تقارن و الگوهای هندسی در بناهای تاریخی، نشان دهنده عمق درک معماران ایرانی از ریاضیات، هنر و معنویت در یک چارچوب واحد است.

تعداد صفحات: 92

فرمت فایل: pptx