مقاله مدیریت علمی و نقش آن در رشد فردی و سازمانی

این مقاله به بررسی مدیریت علمی و نقش آن در رشد فردی و ارتقای بهره وری سازمان ها با تاکید بر تفکر راهبردی و مهارت های حرفه ای می پردازد.

اصول سرپرستی

چکیده

قصد دارم با تلاش شخصی و توکل بر خدا، مسیر تحصیلی ام را ادامه دهم تا بتوانم توانایی های علمی و مهارت های عملی خود را ارتقا دهم. در کنار ادامه تحصیل، برنامه ام این است که وارد بازار کار نیز بشوم تا با تجربه های عملی، نواقص احتمالی کار خود را شناسایی و رفع کرده و همزمان با تحصیل، اطلاعات تازه و کاربردی نیز کسب کنم.

در صورتی که در آینده مدیریت یک شرکت را بر عهده داشته باشم، سعی می کنم مدیری باشم که در عین جدیت، با چهره ای گشاده و آرام با افراد برخورد کند. در مکالماتم آرامش و اطمینان را حفظ خواهم کرد و از لحاظ ظاهر و نحوه تعامل، به گونه ای رفتار می کنم که اعتماد طرف مقابل را جلب نمایم. در قبال همکارانم نیز نهایت احترام را قائل خواهم بود تا محیطی رضایت بخش برای همکاری شکل بگیرد.

تلاش خواهم کرد در زمینه عملی آن قدر توانمند باشم که در مواجهه با مسائل مختلف بتوانم با دقت نظر بدهم و در صورت وجود مشکل، راه حل مناسب ارائه کنم. هر عاملی که موجب نگرانی یا فشار روانی در محیط کار برای کارکنانم شود، از میان برمی دارم و تمام امور محوله را با دقت و صحت کامل انجام خواهم داد تا هیچ نارضایتی ای از سوی مراجعان به وجود نیاید.

هدفم این است که از تمامی تجهیزات و ابزارهای تخصصی مرتبط با حوزه فعالیت شرکت استفاده کنم و فضای کاری ام را به فناوری های به روز و کاربردی مجهز نمایم.

در برخورد با افراد جویای همکاری، پس از بررسی دقیق عملکرد و اطمینان از کیفیت کارشان، قرارداد حرفه ای تنظیم خواهم کرد تا با این روند، اطمینان و اعتماد طرف مقابل را جلب کنم.

ویژگی هایی که برای خودم به عنوان مدیر آینده در نظر دارم شامل جدیت در کار، خوش برخوردی، اعتماد به نفس، آرامش در گفتار، نظم، صبوری، توانایی سخنوری، شایستگی حرفه ای، استفاده از فناوری های نوین، رشد علمی مستمر، تفکر راهبردی و داشتن رویکردی مدبرانه در تصمیم گیری است.

مقدمه

هرچند مفهوم مدیریت، در نگاهی کلی، سابقه ای به درازای حیات انسان دارد و حتی می توان گفت که پیش تر از آن نیز مطرح بوده است، اما آنچه امروز با عنوان «علم مدیریت» در زمینه هدایت سازمان ها، به ویژه نهادهای اقتصادی و انتفاعی شناخته می شود، عمدتاً محصول تحولات اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم میلادی است. در روزگاران پیش از این دوره، سازمان ها معمولاً در ابعادی کوچک تر و با بهره گیری از شیوه های ساده تری اداره می شدند، و از آن پیچیدگی هایی که امروزه در ساختار سازمانی دیده می شود، خبری نبود. اما امروز، مدیریت با مسائل پیچیده ای چون رشد جمعیت، رکود اقتصادی، بیداری اجتماعی، محدودیت منابع به ویژه منابع انرژی، تورم، تامین رفاه عمومی، و فضای رقابتی گسترده مواجه است. این چالش ها، همراه با گسترش روزافزون سازمان ها و بهره گیری از ابزارهای فناورانه مانند ریاضیات، اقتصاد و علوم رایانه، مدیریت را به عرصه ای بسیار پیچیده تر از گذشته بدل کرده اند.

پیش از دوران انقلاب صنعتی، تحول در مدیریت به صورت تدریجی و محدود اتفاق می افتاد. در سال ۱۷۷۶، آدام اسمیت با مطالعه بر فرآیند تولید در یک کارگاه سنجاق سازی، مفهوم «تقسیم کار» را مطرح کرد؛ مفهومی که در حقیقت، گامی مهم در جهت بهینه سازی عملکرد سازمان ها و ساختارهای مدیریتی به شمار می رفت. البته حتی پیش از اسمیت نیز در کشورهایی چون ایتالیا، روش هایی شبیه به خط مونتاژ در کشتی سازی های قرن پانزدهم مورد استفاده قرار گرفته بود.

در ادامه، چارلز بابیج، ریاضی دان انگلیسی که مخترع نخستین ماشین حساب مکانیکی نیز بود، در سال ۱۸۳۲ مقاله ای با عنوان «درباره اقتصاد ماشین ها و کارخانه ها» منتشر کرد. او در این نوشته، برای نخستین بار به تفاوت های مهارتی نیروی کار و تاثیر آن بر تعیین سطح دستمزدها اشاره کرد؛ موضوعی که بعدها به یکی از مبانی مهندسی صنعتی بدل شد. چارلز بیرد بر این باور بود که دیدگاه های بابیج، بنیان های فکری لازم را برای تیلور، بنیان گذار مدیریت علمی، فراهم ساخت.

همزمان با تیلور و حتی پیش از او، هنری تاون نیز به عنوان یکی از پیشگامان مدیریت علمی، از تجربیات خود در شرکت صنعتی «ییل و تاون» بهره گرفت و در سال ۱۹۲۱ مقاله ای با عنوان «مهندس به عنوان اقتصاددان» منتشر کرد. او در این مقاله، بر ضرورت توانایی تحلیل اطلاعات، تشخیص مسائل سازمانی و همچنین نیاز به آموزش های تخصصی مدیریتی در دانشگاه ها تاکید داشت. در حالی که نوشته های افراد مختلف در گوشه و کنار به طور پراکنده به مبحث مدیریت پرداخته بودند، تیلور با تئوری های نظام مند خود، مدیریت علمی را به طور رسمی بنیان نهاد و به عنوان پدر مکتب کلاسیک شناخته شد.

از دوران تیلور تاکنون، تلاش های بسیاری برای گسترش و به روزرسانی نظریه های مدیریت در جوامع صنعتی، به ویژه ایالات متحده آمریکا، صورت گرفته است. هزاران جلد کتاب و مقاله تخصصی در این حوزه منتشر شده اند؛ به گونه ای که هارولد کونتز، از نویسندگان معروف این رشته، در سال ۱۹۶۱ مقاله ای با عنوان «جنگل نظریه های مدیریت» نوشت و در آن اذعان کرد که برای گم نشدن در میان این حجم گسترده از نظریه ها، به راهنمایی جدی نیاز داریم.

با این حال، این تنوع نظریات لزوماً به معنی سردرگمی دائمی نیست. در میان انبوه منابع موجود، می توان چهارچوب ها و مسیرهای فکری مشخصی را شناسایی کرد که در قالب مکاتب مدیریتی شکل گرفته اند. اگرچه برخی منابع تا پنج مکتب را ذکر می کنند، اما در یک تقسیم بندی جامع و فراگیر، سه گرایش اصلی در مدیریت قابل تشخیص است: مکتب کلاسیک یا سنتی، مکتب روابط انسانی و مکتب سیستم محور یا نظریه سیستم ها.

البته بین دو مکتب روابط انسانی و تئوری سیستم ها، برخی متفکران از گرایشی مستقل با عنوان «مکتب تجربی» یا «آمپریک» یاد کرده اند. نویسندگانی همچون پیتر دراکر، خالق آثار برجسته ای چون «تجربه مدیریت» و «عصر گسست»، و نیز دیویس، مولف کتاب «مبانی مدیریت عالی رتبه»، از جمله حامیان این رویکرد به شمار می روند. افزون بر این، برخی نیز نگاه تازه ای به تئوری سیستم ها دارند که از آن با عنوان «مکتب نوین مدیریت علمی» یاد می کنند. این مکتب نوین، بر تحلیل تصمیم گیری ها با کمک پیشرفته ترین روش های ریاضی و استفاده از ماشین های محاسباتی تمرکز دارد.

چهره هایی چون واسیلی لئونتیف، متخصص اقتصادسنجی، و جی فورستر، پایه گذار مدل سازی پویای سیستم ها در MIT، از مدافعان این دیدگاه به شمار می آیند. با این حال، همان طور که اشاره شد، می توان مجموعه نظریات موجود را در قالب سه مکتب اصلی جای داد و سایر گرایش ها را نیز ذیل همین چارچوب ها تحلیل کرد.

مکتب کلاسیک

مکتب کلاسیک که در متون مدیریت از آن با عنوان مکتب سنتی نیز یاد می شود، در حقیقت همان نظریه ای است که تحت عنوان «مدیریت علمی» شناخته می شود و نام آن با فردریک وینسلو تیلور (۱۸۵۶ تا ۱۹۱۵) پیوند خورده است. به همین دلیل، در برخی منابع از آن با عنوان «تیلوریسم» یا مکتب تیلور نیز نام برده می شود.

همان گونه که پیش تر نیز اشاره شد، از زمان آغاز انقلاب صنعتی در حدود سال ۱۷۹۰ تا انتشار نخستین مقاله ی تیلور در سال ۱۸۹۵ با عنوان «نظام پرداخت مزد بر اساس واحد تولید»، شماری از اندیشمندان به بررسی ابعاد مدیریتی و سازمانی پرداختند و آثار متعددی در این حوزه منتشر ساختند. از میان این پیشگامان می توان به چارلز بابیج، هنری تاون و هنری متکالف اشاره کرد. با این حال، آنچه که در ابتدای قرن بیستم تحت عنوان «مدیریت علمی» مورد توجه جدی قرار گرفت، تلاشی جامع بود برای نظام مند کردن اصول کلی مدیریت با تکیه بر تجارب میدانی حاصل از فعالیت های صنعتی و تجاری.

تیلور در مقاله ی نخست خود بر اهمیت اندازه گیری زمان انجام کار و گردآوری اطلاعات برای محاسبه دقیق آن تاکید کرده بود. در ادامه، در سال ۱۹۰۳ طی سخنرانی ای که با عنوان «مدیریت کارگاه» ایراد کرد و بعدتر نیز به چاپ رسید، درباره ی ضرورت ایجاد همکاری متقابل میان کارفرمایان و نیروی کار و همچنین پرداخت دستمزدی مناسب با هدف کاهش هزینه های تولید به بحث پرداخت. در نهایت، وی در سال ۱۹۱۱ اثر مهم خود تحت عنوان «اصول مدیریت علمی» را منتشر نمود؛ اثری که در آن ضمن ارائه مباحث مدیریتی به شکلی منسجم و سازمان یافته، از نمونه ها و تجارب عینی در محیط های صنعتی بهره گرفته شده است. تجربه های تیلور در شرکت هایی چون فولاد میدویل و فولاد بتلیهم ـ جایی که سال ها درگیر امور اجرایی و مدیریتی بود ـ نقش محوری در تدوین این نظریات داشت.

برای بررسی دقیق تر مبانی مکتب کلاسیک، می توان آن را در سه محور کلیدی از خلال محتوای کتاب «اصول مدیریت علمی» مورد تحلیل قرار داد: نخست انگیزه ای که او را به نگارش این اثر واداشت؛ دوم اصول بنیادینی که در چارچوب نظریه خود معرفی نمود؛ و سوم سازوکارهایی که برای پیاده سازی این اصول در عمل پیشنهاد داد.

فهرست مطالب

مقدمه ۴
فصل اول ۶
خلاصه تاریخی ۶
مقدمه ۶
مکتب کلاسیک ۱۰
انگیزه نگارش مدیریت علمی ۱۲
اصول مدیریت علمی ۱۳
فصل دوم ۱۵
تعاریف و وظایف مدیریت ۱۵
تعریف مدیریت ۱۵
عناصر مدیریت ـ وظایف مدیریت ۱۸
۲ـ سازماندهی              Organizing 19
فصل  سوم – بخش اول ۲۳
رفتار و مهارتهای رهبران اثربخش ۲۳
سبکهای سه گانه رهبری ۲۸
فصل سوم بخش دوم ۲۹
روابط متقابل ۲۹
فصل سوم بخش سوم : ۲۹
اولین قانون ایجاد رایطه ۳۰
روابط متقابل متقاطع ۳۰
دومین قانون ایجاد رابطه ۳۲
فصل چهارم ۳۴
تحلیل رفتار متقابل چیست؟ ۳۴
فصل پنجم ۳۷
تحلیل رفتار متقابل در مراکز آموزشی و سازمانها ۳۷
تفاوتهای بین کاربرد درمانی و کاربرد آموزشی – سازمانی ۳۷
فصل  پنجم ـبخش دوم ۴۱
شیوه های نفوذ بر دیگران ۴۱
فصل پنجم-  بخش سوم ۴۶
مقیاسها و فهرستهای رفتاری ۴۶
مقیاسهای رتبه بندی با تاکید بر ابعاد رفتاری : ۴۹
مقیاسهای مشاهده ای-رفتاری : ۵۳
فصل پنجم-بخش چهارم ۵۶
سازماندهی زمان ۵۶
شیوه های استفاده از نتایج ارزیابی عملکرد ۵۹
پیشنهادات عملی برای بهبود محیط کار ۶۷
جابه جایی مواد ۶۷
دسترسی به مواد و ابزار ۶۸
کنترل حرکتها در هنگام کار ۶۹
وضع اندامی (ایستادن و نشستن) ۷۰
صفحات نمایش اطلاعات ۷۱
نظریه چند عاملی بهره وری در سازمان ۷۵
اصل اول ۸۲
اصل دوم ۸۲
اصل سوم ۸۶
شیوه های افزایش بهره وری ۸۹
شیوه های طراحی شغل ۹۹
ساعات کار متغیر ۱۰۲
چهار شرط ارائه شده توسط اشتاینر ۱۰۳
روش قرارداد بستن : ۱۰۵
شرکت خدمات طراحی و چاپ آیدین ۱۰۶
مقیاس خود سنجی «ارتباط اثربخش در سازمان» ۱۱۳
روش نمره گذاری ۱۲۰
روش نمره گذاری ۱۲۳

تعداد صفحات: 123

فرمت فایل: WORD