مقدمه
نارسایی ذهنی یا همان کندی رشد توانایی های شناختی، مسئله ای است که قدمتی به درازای تاریخ بشر دارد. از زمانی که انسان وارد زندگی اجتماعی شد، همیشه افرادی در جوامع حضور داشتند که توانایی های ذهنی شان با معیارهای رایج هم خوانی نداشته است. در گذشته، برخورد جوامع با این افراد گاه همراه با تبعیض، حبس و حتی حذف فیزیکی بود. این افراد که به تنهایی قادر به تصمیم گیری صحیح نبوده و اغلب بازیچه ی دیگران می شدند، در معرض محرومیت های فراوانی قرار داشتند.
گذشته از هزینه های فراوانی که نهادها برای مراقبت و آموزش این افراد می پردازند، نبود بهره وری آنان برای جامعه نیز منجر به خسارات جدی و بعضاً جبران ناپذیر می شود. در حال حاضر، کشورهای پیشرفته تلاش دارند حداقل ظرفیت های این کودکان را شکوفا سازند. در ایران نیز از سال ۱۳۷۰ با پیشنهاد دکتر افروز، ساختار مستقلی برای آموزش و پرورش استثنایی شکل گرفت. این نهاد با کمک کارشناسان و نیروهای تخصصی، هدف خود را کاهش مشکلات آموزشی و اجتماعی این کودکان قرار داد.
اطلاعات این گزارش، برگرفته از گفتگو با آقای سیدعباس جلالی (رئیس آموزش و پرورش استثنایی تهران)، آقای علیرضا نظری (کارشناس تامین نیرو)، خانم مریم سمائی (روانشناس مدرسه) و تعدادی از والدین کودکان استثنایی است.
گرچه کشورهای اروپایی از دیرباز به موضوع آموزش کودکان استثنایی توجه داشته اند، در ایران تازه از دهه های اخیر توجه سازمان یافته به این حوزه آغاز شده است. در کشورهای غربی، واژه ی «استثنایی» غالباً برای افراد تیزهوش به کار می رود، اما در ایران به تمامی کودکانی اطلاق می شود که نیاز به آموزش های خاص دارند.
بر اساس آمار موجود، حدود ۱۰ درصد از دانش آموزان کشور در زمره ی کودکان استثنایی قرار می گیرند. این یعنی از بین بیست میلیون دانش آموز، دو میلیون نفر به نوعی دچار مشکلات شنوایی، بینایی، اختلالات گفتاری، بیماری هایی مانند صرع یا قند، و یا اختلالات رفتاری خاص هستند. سازمان آموزش و پرورش استثنایی وظیفه دارد امکانات آموزشی، معلمان ویژه، تجهیزات توان بخشی و کتاب های مناسب را برای این گروه از دانش آموزان فراهم سازد.
دانش آموزانی که دارای اختلالات یادگیری یا نیازهای آموزشی ویژه هستند، گاهی در مدارس خاص و گاهی به صورت تلفیقی در کنار دانش آموزان عادی تحصیل می کنند. در حال حاضر، بیش از ۹ هزار کودک در ۶۲ مرکز آموزشی در تهران آموزش می بینند.
هدف اصلی این سازمان، ارتقاء سطح آموزشی این گروه و فراهم کردن مسیر برای حضور آنها در آموزش عالی است. همچنین، با بهره گیری از معلمان متخصص، تلاش می شود تا شرایط تحصیل برای دانش آموزان نیمه بینا یا نیمه شنوا در مدارس عادی تسهیل شود.
تاریخچه ی آموزش این کودکان به نظریه ها و رویکردهای مونته سوری، سگن، اپتارد و دکروالی بازمی گردد. هرچند در گذشته آموزش این کودکان بدون پشتوانه های پژوهشی و علمی انجام می شد، اما در سال های اخیر مطالعات گسترده ای به بهبود شیوه های آموزشی در کلاس های ویژه کمک کرده و نگاه خانواده ها را نسبت به تفاوت فرزندانشان تغییر داده است.
فهرست مطالب:
مقدمه
تاریخچه
معرفی گرایشهای روانشناسی
دروس عمومی و تخصصی روانشناسی کودکان استتثنائی
بررسی کودکان استثنائی
در مدرسه چه کسی از من حمایت می کند؟
وضعیت مشاوره در گذشته و حال
دیدگاه شرع در مورد معلولیت
پژوهش در مورد کودکان استثنائی
ضمیمه
منابع و مآخذ